سلامتی
سلامتی یه نعمته یه نعمت الهی همیشه سالم بمونید آی بچه ها الهی کاشکی همیشه خوشحال سالم باشید و خندون باشه نگهدارتون خداوند مهربون شاعر:
سلامتی یه نعمته یه نعمت الهی همیشه سالم بمونید آی بچه ها الهی کاشکی همیشه خوشحال سالم باشید و خندون باشه نگهدارتون خداوند مهربون شاعر:
بچه ها من نگهبان این موزه هستم. اگه نمی دونید موزه چیه، بهتون بگم که توی این یه ذره جا که به من دادن نمی
هارون الرشید حوصله اش سر رفته بود. به بهلول گفت:«یک معما می گویم. می خواهم ببینم تو می توانی جوابش را بدهی یا نه.» بهلول
من دوست دارم باغبان باشم در هر زمینی گل بکارم صدها گل یاس و شقایق آلاله و سنبل بکارم هرجا زمینی خشک و خالیست با
سال ها بود که نیمکت پیر از وسط میدان تکان نخورده بود. از تماشای کلاغ ها و گنجشک ها و گربه ها خسته شده بود.
نگاه بکن یه مورچه راه میره روی دیوار مورچه داره می بره یه دونه رو به انبار مورچه ی ریزه میزه همیشه گرم کاره با
بانی کوچولو از کنار اتاق رد می شد؛ در اتاق بسته بود. امام فهمید که مامان و بابا آن جا هستند. آن ها آرام با
یه شتره بود. یا شاید هم نبود. آخه شتره توی خانه نبود. چون مسواکش را گم کرده بود. برای همین رفته بود بیرون تا مسواکش