شعر
شعر کودکانه ” پله “
کی بود کی بود؟ پله ی دونه دونه می بُرد منو به خونه یه پله لق و لوق بود صداش تلق تولوق بود کفشمو پِلّ
کی بود کی بود؟ پله ی دونه دونه می بُرد منو به خونه یه پله لق و لوق بود صداش تلق تولوق بود کفشمو پِلّ
کی بود کی بود؟ یه صابون کوچیک موچیک گریه می کرد چیلیک چیلیک غصه می خورد همیشه می گفت چرا صابون بزرگ نمی شه هر
یک روز موشی و مامان موشی داشتند می رفتند که هوا برفی شد. موشی سردش شد. دندان هاش تیلیک تولوک به هم خورد و گفت: