شعر
شعر کودکانه ” برق “
کی بود کی بود؟ برق بود، پریز بود دو تا سوراخِ ریز بود یه مورچه ی دیوونه رفت تو سوراخ، دنبال آب و دونه گفتم
کی بود کی بود؟ برق بود، پریز بود دو تا سوراخِ ریز بود یه مورچه ی دیوونه رفت تو سوراخ، دنبال آب و دونه گفتم
کی بود کی بود؟ یه توپ پَرپَری بود پراش از این وَری بود دیدم پراشو بسته روی درخت پارکمون نشسته حرف نمی زد ساکت بود
شنبه شروع هفته خدا یادم نرفته خالق این جهانه خدای آسمانه ذکر لبم همینه یارب العالمینه یکشنبه یادت باشه حدایا بنده هاشه بازم دلت رو
عینک من دوست دارد درس هایم را بخواند روزها با مهربانی روی چشم من بماند دسته هایش پشت گوشم تکیه داده روی بالش می کشد