شعر
شعر کودکانه ننه سرما
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود ننه سرما، سوت و کور و بی صدا پشت ابرای سیاه روی بوم آسمون نشسته بود ننه سرما
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود ننه سرما، سوت و کور و بی صدا پشت ابرای سیاه روی بوم آسمون نشسته بود ننه سرما
این جا کجاس این جا کجاس؟ که سقفش از نور و طلاس بوی گلابه تو هواش دیوارش از آینه هاس صدای پر زدن می آد