شعر شعر کودکانه احوالپرسی با باران از راه آمد باران زیبا توی خیابان من دیدم او را آمد جلوتر چتر مرا دید احوال من را با خنده پرسید دادم ادامه مطلب » ۱۹ مهر ۱۳۹۶ بدون دیدگاه