قصه کودکانه قوقولی قوقو
«قوقولی ق… » تالاپ مالوین خروسه به پشت خوابید و به آسمان نگاه کرد. – «من همیشه قبل از این که قوقولی قوقویم تموم شه
«قوقولی ق… » تالاپ مالوین خروسه به پشت خوابید و به آسمان نگاه کرد. – «من همیشه قبل از این که قوقولی قوقویم تموم شه
پسری صبح که از خواب بیدار شد، دوست داشت همه ی چیزهای کج را صاف کند. اولین چیزِ کج، قاب عکس روی دیوار بود. پسر
مردی که یک روز راه رفته بود و خسته بود، به کنار جوی آبی رسید. جوراب هایش را در آورد و پاهایش را شست. بعد،
نُقل قرمز، دنبال عروسی ماه پیشونی می گشت. رسید به قالیچه ی حضرت سلیمان. پرسید: « می دونی عروسی ماه پیشونی کجاست؟ » قالیچه، ویژ
این تمرین مناسب کودکان پایه اول ابتدایی است. که به صورت تصویری با جمع و تفریق آشنا می شوند.
پاییز بود. برگ های زرد درختان در هوا پرواز می کردند و چرخ زنان به زمین می رسیدند. برگ ها روی هم جمع می شدند
یک جعبه، وسط جاده افتاده بود. روباهی از راه رسید. روباه که همیشه گرسنه بود، جعبه را بو کرد و گفت: «چه جعبه ی بزرگی!
مارمولک کوچولو دلش می خواست خیلی بزرگ شود. شروع کرد به خوردن. پشه خورد. سوسک و ملخ خورد. پروانه خورد. کمی بزرگ شد. قورباغه و