شعر
شعر کودکانه ” پرواز “
دیروز ساعت چنج در باغ سبز شمشاد یک بچه زاغ کوچک از روی شاخه افتاد پروانه دید و غش کرد لرزید دختر باد حال بنفشه
دیروز ساعت چنج در باغ سبز شمشاد یک بچه زاغ کوچک از روی شاخه افتاد پروانه دید و غش کرد لرزید دختر باد حال بنفشه
کی بود کی بود؟ برق بود، پریز بود دو تا سوراخِ ریز بود یه مورچه ی دیوونه رفت تو سوراخ، دنبال آب و دونه گفتم
کی بود کی بود؟ یه لوله ی دراز بود تو اون پُر از گاز بود یه روز بوشو شنیدم ولی اونو ندیدم گفتم مامان این
کی بود کی بود؟ یه توپ پَرپَری بود پراش از این وَری بود دیدم پراشو بسته روی درخت پارکمون نشسته حرف نمی زد ساکت بود
کی بود کی بود؟ یک نی نی استکان بود خیلی شی کان پی کان بود ار دستم افتاد روی فرش و ترسید قوری خانوم منو
بچه گربه ای دیشب توی کوچه ی ما بود مانده بود در باران خیس خیس و تنها بود خانه ای قدیمی را دید و رفت
توی لباسشویی جا ماند اسکناسم در آب و کف شنا کرد همراه با لباسم ای کاش توی جیبم می ماند مثل سکه بی رنگ و