قصه و داستان
داستان نوجوان سکوت در جنگل
من، تنها در یک جنگل انبوه، زیر یک درخت افتاده بودم. فکر می کردم تازه از خواب بیدار شده ام. برخاستم و به دور و
من، تنها در یک جنگل انبوه، زیر یک درخت افتاده بودم. فکر می کردم تازه از خواب بیدار شده ام. برخاستم و به دور و
نی نی مامان بزرگی داره که خیلی ماهه موهای او سفیده اما چشاش سیاهه مامان بزرگ می زنه روی چشاش یه عینک برای نی نی