نگاهی به مشکلات رفتاری و شیوه های تربیتی کودکان سرآمد

سرآمدن بودن» ویژگی است که هر شخص در هر سنی که باشد طالب آن است، اما از منظر کودکی تیزهوش یا سرآمد این ویژگی زمینه ساز جدایی او از جمع است.
کودکان تیزهوش بی این که کودکی کنند، بزرگ می شوند، چرا که والدین به آنها القاء می کنند که «کودکی کردن» نشانه بی خردی است. آنها بزرگ می شوند، بی این که لحظه ای به شیطنت و بازی اندیشیده باشند؛ چون ذهن آنها دایماً درگیر فراگیری بیش از توان شان بوده است؛ و بدون آن که بدانند کی و چگونه از جمع فاصله می گیرند، از کودکی خود یا خاطره ای ندارند و یا هر چه دارند گنگ و نامفهوم و آمیخته با هیجان و استرس آموزش و بازخواست است.
اما هستند کودکان تیزهوشی که والدین آنها به جهت آگاهی شان، کودکی را از فرزندشان دریغ نمی کنند و اجازه می دهند او کودکی شاد باشد تا بزرگسالی سرآمد، اما افسرده. آنها همواره از فرزندشان به قدر نیاز خواسته اند. آنچه در پی می خوانید شناسایی کودکان تیزهوش، ویژگی ها و رفتارهای آنها و راهکارهای مناسب جهت آموزش و پرورش صحیح کودکان تیزهوش یا سرآمد است.

کودکان ویژه

از منظری می توان همه کودکان را ویژه دانست، چرا که هر یک به جهت ویژگی های ذاتی و رفتاری خویش متفاوت از دیگری هستند؛ اما علاوه بر خصوصیات ذاتی و رفتاری، کودکان از جهت ویژگی های دیگری چون نژاد، ملیت، فرهنگ و آداب و رسوم و… و یا ویژگی های اختصاصی تری چون رنگ چهره، مو، چشم و… نیز متفاوتند.
اما در بحث روانشناسی، ویژگی، تعریفی جدا از تعاریف یاد شده دارد. از دیدگاه روانشناسان، کودکان ویژه تنها دو گروه، شامل: کودکان معلول یا ناتوان و «کودکان تیزهوش یا سرآمد» هستند.
در تعریف کودکان معلول یا ناتوان آمده است: کودک معلول یا ناتوان کودکی است که به هر شکل دچار محدودیت بوده و از بروز احساسات، عواطف و خواسته های خود به جهت عقب ماندگی ذهنی ناتوان است. اما نوع دیگری از معلولیت، معلولیتی است که شخص، بدون آن که عقب مانده ذهنی باشد، در انجام یکی از امور چون خواندن، نوشتن، راه رفتن، شنیدن و تکلم به جهت نقص عضو ناتوان باشد.
اما در تعریف کودکان تیزهوش یا سرآمد، چنین می خوانیم: کودک تیزهوش، کودکی است که در یک یا چند مهارت چون ورزش، درس و تحصیل، موسیقی، نقاشی و… سرآمده بوده و این امور را برتر از آن چه از سن او انتظار می رود، انجام دهد. این برتری باید ابتدا بدون آموزش و تنها به جهت علاقه کودک و استعداد ذاتی او دیده شده و سپس تحت تعلیم قرار بگیرد.

کودکان ویژه مانند دیگر کودکان، نیازمند برآورده شدن چهار نیاز اصلی خود شامل نیازهای فیزیکی، نیازهای آموزشی، نیازهای عاطفی- روانی و نیازهای اجتماعی- تفریحی هستند.

۱- نیازهای فیزیکی؛ به معنی فراهم کردن زمینه مناسب برای رشد ذهنی- جسمی، رشد ماهیچه ها، استخوان ها و بخش های مختلف بدن است.

۲- نیازهای آموزشی؛ شامل فراهم کردن شرایط مناسب برای آموزش مهارت های درسی و غیردرسی چون امور هنری و… است.

۳- نیازهای عاطفی- روانی؛ به معنای برآوردن نیازهای عاطفی- روانی این کودکان در حد معقول است؛ به طوری که رفتار والدین و اولیاء مدرسه (مدارس استثنایی و مدارس ویژه کودکان تیزهوش یا استعدادهای درخشان) نباید کم اهمیتی یا بی اهمیتی و یا توجه بیش از حد را در ذهن کودکان ایجاد کند.

۴- نیازهای اجتماعی- تفریحی؛ به مفهوم برآوردن نیازهایی مانند نیاز ارتباط با اجتماع و همسالان، بازی و سرگرمی، بازدید از مراکز آموزشی، تفریحی، علمی و… است.

در این بحث، به طور اختصاصی به بررسی کودکان «تیزهوش یا سرآمد» می پردازیم.

علائم تیزهوشی

به عقیده روانشناسان، ظرافت رفتار با کودکان تیزهوش، از آن جهت مهم است که این کودکان به جهت بهره هوشی بالا از سطح شعور و آگاهی بالاتری نسبت به همسالان خود بهره مند بوده و درک و فهم بالایی از مسایل اجتماعی داشته و زیر و بم های رفتاری دیگران را به خوبی درک می کنند.
تا مدت ها می پنداشتند فقط کودکانی در زمره کودکان تیزهوش قرارمی گیرند که از جهت درسی و آموزشی موفق بوده و در کلاس سرآمد دیگران باشند. اما اکنون معتقدند کودکانی که در هر مهارتی سرآمد بوده و آن مهارت را برتر از همسالان خود انجام می دهند، می توانند در زمره کودکان تیزهوش قرار بگیرند. به عبارت دیگر، کودکی که از جهت فعالیت های هنری یا ورزشی سرآمد است؛ تیزهوش محسوب می شود.

روانشناسان چند ویژگی را، نشانه تیزهوشی می دانند. در بعضی کودکان همگی ویژگی یا نشانه و در بعضی دیگر تعداد کمتری از این ویژگی ها دیده می شود، اما حداقل باید ۳ نشانه در کودک دیده شود تا کودک در زمره کودکان تیزهوش قرار بگیرد. این ویژگی ها عبارتنداز:

۱- شروع فعالیت های فیزیکی و بلوغ زودرس عقلی بسیار زودتر از همسالان خود؛ کودک تیزهوش بسیار زودتر از زمان مقرر راه رفتن، صحبت کردن، گوش کردن به رادیو و تلویزیون و واکنش نشان دادن به کارتون ها یا برنامه های ویژه خردسالان و مطالعه کتاب و… را آغاز می کند. توجه کنید در شروع این فعالیت ها نباید اجباری به کار گرفته شده باشد.

۲- برانگیخته شدن سریع حس کنجکاوی و توجه ویژه به مسایل و اتفاقات اطراف؛ کودکان تیزهوش درک و فهم دقیقی از مسایل داشته و زودتر از همسالان خود به مسایل و موضوعات حساسیت نشان می دهند. مثلاً تنها با تغییر لحن والدین ناراحت یا خوشحال می شوند؛ این ویژگی حتی در دوران نوزادی نیز دیده می شود.

۳- علاقه شدید به مطالعه کتاب، به ویژه کتاب های مرجع چون دایره المعارف ها، اطلس ها، زندگینامه اشخاص (بیوگرافی) داشته و از فرهنگ لغت برای یافتن معنی کلمه ها چه به زبان مادری و چه به زبان دوم به کرات استفاده می کنند.

۴- علاقه شدید به نوشتن یا سراییدن شعر؛ این کودکان مهارت ویژه ای در نوشتن متون ادبی یا سراییدن شعر دارند.

۵- فراگیری سریع؛ این کودکان به سرعت هر چه را که به آنها بیاموزید، فرا می گیرند.

۶- مهارت در برقراری ارتباط با دیگران؛ کودکان تیزهوش اجتماعی بوده و اغلب بزرگ تر از سن خود رفتار کرده و صحبت می کنند.

مشکلات و ناهنجاری های کودکان تیزهوش

تفاوت عمده کودکان تیزهوش با سایر کودکان، تفاوت در تفکر آنهاست. آنها با وجود کودکی، بزرگ می اندیشند و همین نکته، سرآغاز رفتار نامناسب والدین و اولیا مدرسه با آنهاست؛ چرا که فراموش می کنند این کودکان در مقایسه با همسالان خود عاقل و منطقی اند، نه در مقایسه با والدین خود!
کودکان تیزهوش اغلب می پندارند علاقه والدین و آموزگاران و… به آنها تنها به دلیل برتری آنهاست. بدون این ویژگی کسی به آنها توجهی ندارد؛ بنابراین گاه سعی می کنند با پنهان کردن استعداد خود- اگر موفق بشوند- رفتار واقعی دیگران با خود را محک بزنند.

روانشناسان مهم ترین مشکلات و نابهنجاری های کودکان تیزهوش را به این شرح می دانند:

۱- تمارض؛کودکان تیزهوش برای آن که همچون همسالانشان با آنها رفتار شود، اغلب تمارض می کنند. آنها سعی می کنند تا عملاً دیر فرا بگیرند، دیر پاسخ بدهند، اشتباه بخوانند یا اشتباه بنویسند، اشتباه صحبت کنند از آموزگار یا والدین سرپیچی کنند تا والدین و آموزگار مانند کودکان معمولی با آنها رفتار کنند.

۲- عقب نشینی؛ شیوه ای برای مقابله با تنهایی و تمایز. این کودکان به جهت توانایی در سخنوری، حل مسایل و مشکلات، پذیرش مسئولیت و انجام آن به نحو احسن و… در مدرسه و میان همسالان خود و یا حتی در منزل شاخص می شوند؛ اما بهای سنگینی را برای این تفاوت و تمایز می پردازند، چرا که دوستان و حتی خواهر و برادر آنها به تدریج از آنها کناره می گیرند و این برای کودکان تیزهوش خوشایند نیست.
گاه حتی همسالان دست به آزار و اذیت این کودکان می زنند و ناخواسته و گاه آگاهانه باعث کناره گیری آنها از جمع می شوند.بنابراین کودکان تیزهوش با عقب نشینی و پنهان کردن استعدادهای خود، سعی در برقراری ارتباط با دیگران دارند. اما متأسفانه گاه والدین و آموزگاران با شاخص کردن کودک، او را از جمع دور کرده و او را به کودکی گوشه گیر و تنها تبدیل می کنند.

۳- به پا کردن جنجال و جر و بحث؛ والدین و آموزگار، کودک تیزهوش را از هر گونه رفتار کودکانه و ویژه سن کودکی نهی می کنند و دایماً این عبارت را تکرار می کنند که، «کسی که هوش سرشاری دارد، نباید شیطنت کند. باید با دیگران با منطق رفتار کند.» اما آنها فراموش کرده اند که او کودکی بیش نیست. از این رو اغلب کودکان تیزهوش به همسالان و حتی با خواهر و برادر بزرگتر خود جر وبحث کرده و سعی در برپا کردن جنجال و سر و صدا دارند؛ آنها این حرکت را نوعی ابراز وجود می دانند و دوست دارند به این ترتیب کودکی خود را ثابت کنند.

۴- پویایی که اغلب با شکست و سرخوردگی همراه است؛ کودک تیزهوش همواره در معرض سردرگمی، کلافگی، دلزدگی و… قرار دارد؛ چرا که مباحث درسی و فعالیت های کلاسی اغلب پاسخگوی نیازهای او نیست.
کودکان تیزهوش همواره در جستجوی گزینه پنجم هستند! به این معنا که حتی در آزمون های درسی همواره ابعاد مختلفی از سؤال را بررسی می کنند و متفاوت از دیگران به سؤال پاسخ می دهند.

۵- ناآرامی و بی قراری، صفتی دائمی؛ هوش و استعداد بالا، عاملی جهت ناآرامی کودک- در اغلب موارد و نه همیشه- است؛ چرا که این ویژگی کودک را تشنه کشف، دانستن و تلاش می کند. در واقع انرژی نهفته این کودکان به جای آن که دائماً شیطنت شود، باید در مسیر صحیح قرار گیرد تا حس کنجکاوی آنها را سیراب کند.
تنوع سرگرمی یکی از نکاتی است که باید به خاطر سپرده شود. اغلب این کودکان حداکثر تا ۴۵ دقیقه می توانند از بازی یا سرگرمی خاصی لذت ببرند و پس از سپری شدن این مدت، در جستجوی سرگرمی دیگری هستند.

۶- انتخاب و آزادی، دو حس ذاتی کودکان تیزهوش است.کودکان سرآمد نمی توانند مانند دیگران در قالب های رفتاری ویژه فرو رفته و از جمع و اجتماع اطاعت کنند. اگر انتخاب و آزادی عمل این افراد سلب شود، به افرادی افسرده، کلافه، عصبی و ناآرام تبدیل می شوند و گاه رفتار آنها به لجبازی و سرکشی تعبیر می شود.

۷- توقع بیش از اندازه از خویشتن؛کودکان سرآمد بیش از آنچه باید، از خود انتظار دارند و دستیابی به یک یا دو موفقیت هر چند چشمگیر آنها را سیراب نمی کند. آنها به سرعت از هر موفقیتی می گذرند و دایماً در جستجوی موفقیتی دیگر هستند. آنها به سرعت دلزده می شوند- از همه چیز و همه کس- و اگر نتوانند چیزی یا کسی را جایگزین کنند، دچار افسردگی می شوند. این حالت به وضوح در جوانان و نوجوانان با هوش حتی بیش از کودکان سرآمد دیده می شود.

چه باید کرد؟

در اولین قدم باید فراموش نکنیم که کودک باهوش، هنوز یک کودک است و مانند همسالان خود نیازمند محبت و تشویق به جای والدین است. باید به او بفهمانیم که محبت ما به جهت استعداد ویژه او نیست، بلکه او را به خاطر آن که فرزندمان است، دوست داریم. این احساس که او را به خاطر خودش دوست داریم به کودک اطمینان می دهد که اگر زمانی با شکست یا عدم موفقیتی روبه رو شد، همه چیز را تمام شده نبیند.

از او به اندازه سن او و نه به اندازه استعداد ویژه او انتظار داشته باشیم. هر چند او درک و فهمی به مراتب بالاتر از همسالانش دارد اما او فرزند و کودک ماست.

او نیز مانند سایر کودکان نیازمند تشویق و دریافت هدیه است. دوست دارد در مقابل نمرات درخشان و یا رفتارهای نیکو تشویق شود. اغلب والدین به جهت توقع بالایی که از این کودکان دارند، موفقیت های آنها را عادی جلوه داده و آنها را تشویق نمی کنند و باعث سرخوردگی کودک می شوند.

به تمارض های او پاسخ نداده و توجه نکنید. اگر می بینید که به عمد کاری را انجام نمی دهد، درسی را فرانمی گیرد و یا در خواندن و نوشتن و… عمداً اشتباه می کند، به هیچ وجه با او دعوا نکنید. مانند کودکان دیگر درس را مجدداً برای او توضیح بدهید؛ به کم شدن نمره او درست مانند دیگر کودکان واکنش نشان دهید و بگذارید او خودش اشتباهش را جبران کند، اما دقت کنید که این واکنش ها تمارض است یا او واقعاً نکته ای را متوجه نشده است: آموزگار وی، بهترین راهنمای شماست.

اگر می بینید دوست ندارد بین همسالان خود در مدرسه، در جمع فامیل و دوستان و… مطرح شود، از موفقیت های او تعریف نکنید.احساس متمایز بودن از دیگران، برقراری ارتباط با آنها را مشکل می کند و گاه برای فرار از آزار و اذیت همسالان، کودک شیوه دیگری چون تنبلی و… را در پیش می گیرد.اگر برای جلب توجه، جنجال و جر و بحث به راه می اندازد، اصلاً توجه نکنید. کودکان به خوبی مشکلاتشان را حل می کنند. فقط از دور نظاره گر باشید.

با والدین دوستان فرزندتان برنامه های تفریحی- علمی ترتیب بدهید. حضور در جمع دوستان برای این کودکان بسیار عالی است. از سوی دیگر می توانید رفتار فرزندتان را در جمع دوستانش ارزیابی کنید و به نقاط ضعف و قوت او پی ببرید.

با والدین دوست یا دوستان نزدیک فرزندتان ارتباط حضوری یا تلفنی داشته باشید و از اوضاع مدرسه، رفتار اولیای مدرسه، رفتار کودکان با یکدیگر و… صحبت کنید.

با اولیای مدرسه، به ویژه آموزگاران فرزندتان ارتباطی فراتر از جلسات اولیا و مربیان داشته باشید. رفتار کودکان سرآمد دایماً باید به طور غیرمستقیم کنترل شود.

مقایسه را کنار بگذارید و او را با هیچ یک از دوستان و یا خواهر و برادرش مقایسه نکنید. این حس، حس ناخوشایندی است، چون بین او و دیگران فاصله می اندازد. بعضی از والدین عادت دارند که دایماً او را با دیگران سنجیده و بگویند «تو باهوشی، نباید چنین رفتاری داشته باشی.» فراموش نکنید او بیش از هر چیز کودک است.

از والدین موفقی که فرزند یا فرزندان تیزهوش دارند کمک بگیرند؛ ببینند رفتار آنها با فرزند تیزهوششان چگونه بوده که اکنون فرزند آنها به جوانی موفق تبدیل شده است.

از کتاب های معتبر علمی که در این زمینه مطالبی دارند، استفاده کنید.

– هر چند کودک شما باهوش و سرآمد است، اما برای انجام برنامه های مختلف به ویژه کلاس های فوق برنامه هم او گنجایشی دارد. اگر کودکان عادی پس از گذشت یک ساعت و یا رفتن به یک کلاس فوق برنامه خسته می شوند، او پس از یک ساعت و نیم و رفتن به دو کلاس فوق برنامه خسته می شود؛ پس از او نخواهید که بی وقفه تلاش کند. فراموش نکنید او کودکی بااستعداد است، نه رباتی فرمانبر .

ترجمه: مهتاب صفرزاده خسروشاهی
منبع: مرکز مطالعات اجتماعی و روانشناسی دانشگاه کلورادو (آمریکا)

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × پنج =