شعر کودکانه ” مهمان “
درِ خونه صدا کرد و مامان کفشاش و پا کرد و دوید و در و وا کرد و عمو بود و بابا همراه او بود
درِ خونه صدا کرد و مامان کفشاش و پا کرد و دوید و در و وا کرد و عمو بود و بابا همراه او بود
یک چکه بود خانه نداشت. رفت پیش ابر. گفت: خونه ی من می شی؟ ابر گفت: نه. نمی شم. جا ندارم. برو کنار تا ببارم.
دو تا نمکدان توی آشپزخانه بودند. یکی سیاه بود که توی دلش نمک بود و یکی سفید که توی دلش نمک نداشت. یک روز نمکدانِ
اگه گفتی چه شکل هایی مال جنگل نیست ؟ منبع : ماهنامه نبات کوچولو – شماره ۲ (گروه سنی ۳ تا ۶ سال –
مربع های بالا رو طوری در جدول قرار بده که در هر ردیف و در هر ستون، از هر شکل فقط یکبار استفاده بشه.
نی نی غوله گفت: « آب می خواهم. » مامان غوله او را کنار دریاچه برد و گفت: « بفرما! » نی نی غوله همهی
تو فکر می کنی در هر ردیف، هر سه شکل مثل هم هستند؟ نه…! یکی شون با بقیه فرق می کنه. تو باید اون یکی
زمستان از راه رسیده بود و سرمای شدیدی همه جا را فرا گرفته بود. پرنده ای کوچولو به نام کوکو موقع کوچ از بقیه ی