پشه نیش نیشو
یکی بود یکی نبودزیر گنبد کبود
یه پشه نیش نیشو بود ویز ویز می کرد
شبا لپ بچه ها رو جیز می کرد
یه شب اومد تو اتاق
دید همه خوابن و خاموشه چراغ
بچه ای خوابیده بود تو رختخواب
پشه رفت نزدیک اون
یهو شالاب
بچه هه دستاشو زد به هم
می دونی چی شد دیگه
پشه هه یک کتک حسابی خورد
ولی شانس آورد نمرد