افسردگی دوران کودکی

به طور کلی، افسردگی عبارت است از احساس درماندگی و به بن‌بست رسیدن. گاهی این اختلال علائم جسمانی دارد و گاهی علائم روانی و در بسیاری از موارد نیز علائم جسمانی و روانی همزمان دیده می‌شود. پژوهش‌ها نشان داده است که افسردگی می‌تواند از آغاز زندگی یعنی دوران نوزادی هم پدید آید. برای مثال، زمانی که نوزاد به مرحله‌ای از رشد می‌رسد که مادر خود را می‌شناسد (شش تا هشت ماهگی)، جدا شدن از مادر موجب بروز حالات افسردگی در طفل می‌شود. افسردگی در کودکان را می‌توان به ۳ دسته تقسیم کرد:
اختلال افسردگی اساسی
اختلال افسرده خویی
اختلال دو قطبی

علائم
کودک افسرده فاقد انرژی لازم است و احساس خستگی می‌کند .
از لحاظ ظاهر، رنگی پریده دارد.
تمرکز حواس او پایین می‌آید. چنان‌که قادر به توجه کردن و تمرکز داشتن نیست.
خود را فردی بی‌ارزش و بی‌کفایت احساس می‌کند.
افکار مربوط به مرگ هم در او بروز می‌کند. فکر خودکشی (البته بدون طرح و نقشه معین) نیز در بعضی کودکان افسرده دیده می‌شود.
کودکان افسرده به لحاظ پایین بودن سطح توجه و تمرکز، اغلب قادر به درس خواندن نیستند.
یادگیری آن‌ها کُند می‌شود و علاقه‌ای به درس و مدرسه نشان نمی‌دهند.
افت تحصیلی برای آن‌ها پیش می‌آید و حتی برخی از آن‌ها، پس از چند روز تعطیلی و به مدرسه رفتن، ابراز بی علاقگی می‌کنند. به تدریج این فقدان تمایل، به ترس از مدرسه تبدیل می‌شود.
در این شرایط والدین معمولاً علت را در مدرسه جست و جو می‌کنند، در حالی که علت این نوع ترس، افسردگی کودک است و از آن‌جا که کودکان افسرده بسیار به مادر وابسته می‌شوند نگران از دست دادن مادر یا بیمار شدن او هستند و به این ترتیب از مدرسه دوری می‌کنند.
سردرد، دل درد، سرگیجه و حالت تهوع از دیگر نشانه‌های جسمانی افسردگی است.

از علائم رفتاری
کودکان افسرده معمولاً دروغ می‌گویند.
گاهی دزدی می‌کنند.
بعض از آن‌ها تمایل به کار خلاف دارند.

علل
تغییرات در مواد شیمیایی مغز می‌تواند باعث این بیماری باشد. این مواد شیمیایی که انتقال دهنده‌های عصبی خوانده می‌شوند، پیام‌ها را بین سلول‌های عصبی در مغز رد و بدل می‌کنند. برخی از این انتقال دهنده‌های عصبی مسئول تنظیم حالت و وضع روانی انسان هستند. اعتقاد بر این است که برخی از انتقال دهنده‌های عصبی، به ویژه نوراپینفرین، سروتونین و دوپامین باعث تغییر حالت می‌شوند.
رویدادهای پراسترس، مانند مرگ یک عزیز، می‌تواند سطح این انتقال دهنده‌های عصبی را در کودکان تغییر دهد.
افسردگی دارای ارتباط ژنتیکی می‌باشد. بر اثر بیماری‌های خانوادگی و ارثی، ممکن است بعضی کودکان با سطح ناکافی از انتقال دهنده‌های عصبی تنظیم حالت، به دنیا آیند. این امر غالباً به افسردگی منجر می‌شود.
کودکانی که بیشتر در خطر مبتلا شدن به افسردگی قرار دارند آن‌هایی هستند که دارای اختلالاتی مانند ADHD ، اختلال یادگیری، اختلال رفتاری و اختلال اضطراب باشند.
سابقه‌ی سوء استفاده، بی‌توجهی و بیماری‌های شدید (مانند سرطان و دیابت) نیز کودکان را در معرض خطر بیشتری برای ابتلاء به افسردگی قرار می‌دهد.

عوارض
کودکان افسرده در معرض خطر خودکشی قرار دارند.
کودکانی که افسردگی‌شان تا دوران بلوغ و بزرگسالی ادامه داشته باشد، در معرض خطر بیشتری برای سوء مصرف دارو یا الکل، پرداختن به روابط جنسی ناسالم یا سایر رفتارهای پرخطر قرار دارند.
داروهای ضدافسردگی، از جمله فلوکستین، ممکن است خطر فکر کردن به خودکشی را در بعضی بیماران، به ویژه کودکان و نوجوانان، افزایش دهد.

روش درمان
تست تشخیص:
به پدر و مادرها توصیه می‌شود که از نظر پزشکی مراقب کودکانی که نشانه‌هایی از افسردگی را بروز می‌دهند، که تأثیر منفی بر کیفیت زندگی آن‌ها دارد، باشند. در تشخیص افسردگی، پزشک، سابقه‌ی پزشکی کودک را به طور کامل در نظر می‌گیرد و آزمایش‌های تکمیلی را انجام می‌دهد. اگر کودک نشانه‌های افسردگی را از خود بروز دهد، پزشک دستور آزمایش کامل خون می‌دهد تا احتمال بیماری‌های دیگری که نشانه‌های مشابهی دارند از بین برود. اگر پزشک مشکوک شود که کودک دچار افسردگی است، او را به یک روان‌پزشک متخصص کودکان یا سایر متخصصان روان درمانی معرفی می‌کند تا تشخیص قطعی افسردگی داده شود. ارزیابی‌هایی که بدین منظور صورت می‌گیرد شامل بررسی کامل تاریخچه‌ی نشانه‌ها (زمان شروع، طول مدّت و شدّت) است. همچنین بررسی می‌شود که کودک، این نشانه‌ها را قبلاً هم داشته است یا نه و اگر چنین بوده، چگونه درمان شده است. برای تشخیص قطعی افسردگی از پرسشنامه‌ها (مثل پرسشنامه‌ی اختلال حالت و وضع روانی) و سایر ابزارهای ارزیابی نیز ممکن است استفاده شود. همچنین کودک برای سایر اختلالات سلامت روانی، که معمولاً به همراه افسردگی وجود دارند، مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. برای مثال، کودکانی که اختلال دو قطبی دارند ممکن است ADHD و یا اختلال رفتاری نیز داشته باشند.

روان درمانی:
روان درمانی غالباً در کمک به کودک برای نشان دادن علائم مربوط به افسردگی مفید است. این کار شامل جلسات روان درمانی فردی و نیز خانوادگی است. درمان رفتار شناختی (CBT) در درمان افسردگی کودکان بسیار مؤثر است. به عنوان بخشی از این روش درمانی، به کودکان یاد داده می‌شود که دیده‌گاه سالم‌تر و مثبت‌تری نسبت به خود به دست آورند. کودکان از مزایای درمان میان فردی (IPT) نیز بهره‌مند می‌شوند. این روش درمان بر رابطه‌ی کودک با دیگران تمرکز می‌کند و تلاش می‌کند مهارت‌های میان فردی کودک را بهبود بخشد. روان درمانی خانوادگی، نوعی درمان میان فردی است که در برگیرنده‌ی کل خانواده است. این روش، به ویژه در هنگامی که استرس‌های خاص خانوادگی وجود داشته باشد، بسیار مفید و یاری‌رسان است.

دارو درمانی:
دارو درمانی و استفاده از داروهای ضدافسردگی به طور کلی باعث رهایی از نشانه‌های مربوط به افسردگی می‌شوند. دارو درمانی معمولاً در مواردی استفاده می‌شود که روان درمانی به تنهایی برای برطرف کردن نشانه‌ها، ناکام می‌ماند یا کودک دارای افسردگی مزمن یا عودکننده باشد. این داروها به متعادل کردن سطح انتقال دهنده‌های عصبی در مغز کمک می‌کنند و معمولاً برای یک دوره‌ی حداقل ۶ ماهه تا یک ساله تجویز می‌گردند. درمان برخی کودکان ممکن است سال‌ها به طول بیانجامد. هر چند شواهد اندکی وجود دارد که داروهای قدیمی‌تر مانند تری‌سیکلیک آنتی‌دپرسانت‌ها (TCA) در درمان افسردگی در کودکان و نوجوانان موثر باشند، امّا تأثیر داروهای جدید مثل SSRT ها کمتر مورد تردید است. تاکنون تنها فلوکستین (Fluoxetine) از طرف اداره‌ی دارو و غذای آمریکا (FDA) برای درمان افسردگی در کودکان مورد تأیید قرار گرفته است. هر چند، بسیاری از پزشکان داروهای ضدافسردگی دیگری را برای بیمارانشان تجویز می‌کنند. این بدان معنی است که پزشکان بر پایه‌ی نشانه‌های بیماری در هر کودک، از تجربه و قضاوت شخصی خود برای انتخاب دارو استفاده می‌کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که در بسیاری موارد این داروها برای درمان افسردگی کودک مفید بوده‌اند. به هر حال، پزشکان مختلف، روش‌های درمانی متفاوتی دارند و به اولیاء کودک توصیه می‌شود که از پزشک در مورد داروهایی که تجویز می‌کند و مزایا و خطرات استفاده از آ‌ن‌ها سؤال کنند. کودکان و نوجوانانی که دارای اختلال دوقطبی هستند معمولاً توسط داروهایی که حالت و وضع روانی را ثابت و استوار می‌کنند، مثل وال‌پروات (Valproate) و داروهای ضد روان‌پریشی درمان می‌شوند. جلسات روان‌درمانی تکمیلی نیز برای اختلال دوقطبی مفید تشخیص داده شده است.

درمان در منزل
خانواده و فضای روانی آن در پیشگیری از افسردگی و درمان این اختلال تأثیر بسیار دارد. البته در صورتی که افسردگی، حاصل عوامل درونی باشد، درمان آن قدری متفاوت است و بایستی کودک نزد روانپزشک متخصص برده شود و سپس روان درمانی صورت گیرد. ساختن فضایی دوستانه و صمیمانه، فضایی که کودک در آن احساس کند همه دوستش دارند و نیازهایش را به موقع و به جا برآورده می‌کنند، از مهمترین عوامل است. پدر و مادر افرادی هستند که کودک به آن‌ها علاقه‌ی بسیار دارد و وجودشان به ویژه در دوران کودکی لازم است. ارتباطات منفی و عاری از عشق و پذیرش، می‌توانند افسرده ساز باشند. بنابراین وجود محیطی سرشار از عشق و محبت و روابطی سالم و صمیمی برای کودکان ضروری است و نباید آن‌ها را از این نعمت محروم کنیم. همچنین باید بکوشیم روابط بچه‌ها با دوستان و بستگان به طریقی مثبت، مؤثر و پیوسته برقرار باشد. آرزوها، خواسته‌ها و تمایلات منطقی و طبیعی پاسخ داده شوند و سعی کنیم جلوی فقدان آن‌چه را که ضروری و لازم است بگیریم. اجازه دهیم کودک افسرده صحبت کند و احساس خود را بیان نماید. به احساس او احترام بگذاریم و سعی کنیم با تغییر رفتار خودمان، تفسیر کودک از وقایع پیرامونش را عوض کنیم. گاهی نیز لازم است محیط کودک را قدری تغییر دهیم.

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نه + 6 =