ترس‌های عمومی کودکان و روش‌های مقابله والدین با آن

با رشد نوزادان و رسیدن به سنین بعد از نوزادی معمولاً در برابر بعضی چیزها از خود واکنش های هراس زده ای نشان می دهند که البته باید گفت تاحدی طبیعی است و به تدریج بسیاری از این ترس ها همزمان با رشد سنی اش از ذهن او زدوده می شوند. همه کودکان در زندگی خود با حوادث و اتفاقاتی ترسناک مواجه می شوند که برای آن ها ناخوشایند است. اگرچه والدین همه تلاش خود را برای دور نگاه داشتن فرزند خود از این ترسخوردگی ها می کنند اما باید پذیرفت که محافظت از آن ها در برابر این احساسات به صورت صددرصدی امکان پذیر نیست.نکته دیگری که دانستن اش برای والدین مهم است اینکه همان طور که بچه ها با هم متفاوت هستند، ترس هایشان نیز به هم شبیه نیست و بنابراین والدین نباید در این مورد (همانطور که در بسیاری موارد دیگر) کودکان خود را با دیگر بچه ها قیاس کنند. 
* آیا نوع ترس بچه ها در سنین مختلف تغییر می کند یا همیشه ثابت می ماند؟ 
در این پرسش به نکته درستی اشاره شد، در پاسخ باید بگویم خیر این هراس ها با تغییر سن کودکان چه از نظر کیفیت و چه کمیت تغییر می کند. من سعی خواهم کرد برخی از متداول ترین ترس های شایع در میان کودکان را با توجه به دوره های سنی آنها توضیح دهم: 

۲ساله ها: بخش اعظم هراس های کودکان دو ساله، ناشی از صداهای غریب و نامأنوس برای آنهاست، از جمله صدای حرکت قطار و کامیون، صدای رعدوبرق، جاروبرقی و یا حتی سیفون توالت. اما برخی دیگر از ترس های کودکان در این مقطع سنی جنبه دیداری نیز دارد مثلاً با دیدن رنگ های تیره، اشیای خیلی بزرگ، منزل تازه ای که به آن اسباب کشی کرده اند و یا با فرورفتن در آب، امکان بروز این نوع هراس ها در آن ها وجود دارد. 
نوع دیگر از ترس و هراس های این سنین از کودکی به ترس های شخصی و فردی آن ها مربوط است. ترسهایی چون وحشت از رفتن مادر از منزل برای انجام کار یا جدا ماندن از او به هنگام خواب و یا ترسیدن از حیوانات بخصوص حیوانات وحشی. 

۴-۳ ساله: در این دوره سنی، شایع ترین هراس های کودکان به چیزهایی مثل ترس از لولوخورخوره، اشخاصی که نقاب به چهره زده اند، تنها خوابیدن در اتاق، تنها ماندن در آپارتمان، وحشت از این که وقتی وارد منزل می شود مادرش هنوز به خانه نیامده باشد یا حادثه ای برای مادر رخ دهد یا او را گم کند و… مرتبط است علاوه بر اینها ترسیدن از تاریکی یا زیرزمین خانه ها یا هراس از دزد یا اشخاصی که در گوشه ای پنهان شده اند از دیگر ترس های رایج در سنین بین ۳ تا ۴سالگی است. 
اما با بزرگتر شدن بچه ها، باز هم به احتمال زیاد نوع ترس های آنها دچار تغییراتی می شود. به این دلیل که کم کم به دنیای اطرافشان معقول تر نگاه می کنند. مثلاً اگر در گذشته از قفسه های لباس یا زیرتخت خواب و یا تاریکی می ترسید، در سنین بالاتر از چیزهایی دیگر مثل جنگ، جاسوس، دزد و… احساس هراس می کند، یا فرضاً هراس از حیوانات ناآشنا و یا مار به جای هراس های ابتدایی تر خواهد نشست. 

در سنین ۱۰ تا ۱۱ سالگی ترس هایی چون ارتفاع، آتش سوزی، اقدامات خشونت آمیز گنگ های خیابانی، ترس از آدمکشی و یا چیزهای غیرمنتظره می تواند شایع ترین هراس های کودکان را تشکیل دهد و از این سن به بعد است که شکل ترس ها کاملاً می تواند تغییر یابد و به صورتی درآید که در همه آدم های بزرگتر و عاقل تر هم امکان بروز دارند. از آن جمله اند هراس از ناشناخته ها یا هر چیز غریبه و ناآشنا و یا مرموز و پنهان و گنگ و اسرارآمیز… 

اما واکنش والدین در برابر این هراس های کودکان باید چگونه باشد؟ 
۱- اول و مهم تر از همه این که به هیچ وجه نباید کودکان از سوی بزرگترها به دلیل ترسشان – از هر چه که باشد – مورد خنده یا تمسخر و یا تحقیر قرار بگیرند و بدتر از آن مورد داوری و قضاوت دادن بچه ها و ترس های آنهاست با بیان جملاتی چون: تو چقدر ترسویی! و… از این گونه رفتارها باید به شدت پرهیز شود. 

۲- بیش از آن چه بچه ها را در این گونه موارد مورد پرسش قرار دهید که مثلاً چرا می ترسی؟ و از این قبیل، با همدلی و مهربانی به حرف هایی که بچه ها درباره ترسیدن هایشان می زنند به دقت گوش کنید و بگذارید آنها در این باره صحبت کنند. 

۳- سعی کنید با صمیمیت، احساسات آنها را درباره موضوع ترسشان مورد تأیید قرار دهید. گفتن جملاتی مثل این که: بله عزیزم، می دانم که تو احساس ترس (یا نگرانی) از این موضوع داری! یا اینکه می دانم که از سگ به این خاطر می ترسی که ممکن است تو را گاز بگیرد و… به همدلی شما و کودکتان در این باره کمک خواهد کرد. 

۴- احساس فرزندتان درباره آن چه عامل ترس او می شود را بدون آن که مورد قضاوت قرار دهید و از خوب یا بد بودن آن حرف بزنید تأیید کنید و به آن اهمیت و اعتبار ببخشید. کودکان را هرگز در این باره نفی یا انکار نکنید. 

۵- به آن ها کمک کنید تا به تدریج بتوانند بر شرایط پیرامون خویش و شناخت یا احساسشان از پدیده های اطراف، تسلط و کنترل پیدا کنند. در این باره باید مراقب بود که برعکس، کودکان بیش از آن چه هستند، تحت سیطره و کنترل وضعیت بیرونی قرار نگیرند چرا که امکان تثبیت این ترس ها در آن ها افزایش می یابد. 
این امر به افزایش آگاهی ها و شناخت بیشتر والدین از چند و چون و چگونگی ترس ها و هراس های کودکانشان و نگرانی های ذهنی بچه ها مرتبط است. 

منبع:روزنامه ایران 

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − 16 =