ترسِ مرضی در کودکان

ترس کودکان نوعی واکنش است به حادثه ای که در محیط کودک اتفاق افتاده است. همان طور که کودک بزرگ تر می شود و به سن مدرسه می رسد، موضوع ترس گسترده تر می شود و مواردی چون تاریکی ، نمادهای ماوراء طبیعی ، اشخاص ، اشیاء و رویدادهای ویژه را در بر می گیرد . ترسهای مرتبط با سن، طبیعتی گذرا دارند و دارای دوره کوتاهی هستند . آنها از لحاظ شدت در هر کودک، خاص و از کودکی به کودک دیگر متفاوتند.

ترس مرضی ، ترس نامعقول و ناموجهی است که در ارتباط با یک شی یا موقعیت خاص ایجاد می شود. میزان ترسی که فرد در مواجهه با عامل ترس احساس می کند بسیار شدید است و تناسبی با میزان خطر موجود در آن شی یا موقعیت ندارد ولی منجر به آشفتگی در زندگی شخصی و عملکرد روزانه کودک می شود.

علائم ترس مرضی

۱. متناسب با مقتضیات موفقیت نیست.
۲. دلیلی برای ترس نمی توان ارائه کرد و با استدلال از بین نمی رود.
۳. خارج از کنترل ارادی فرد است.
۴. منجر به اجتناب از موقعیت ترس آور می شود.

ترس های مرضی به پنج دسته تقسیم می شوند

۱. ترس از حیوان مانند حشرات، مار ، سگ و…
۲. ترس از محیط طبیعی مانند طوفان، بلندی و آب و…
۳. خون، زخم ، تزریقات
۴. ترس های موقعیتی مانند پرواز ، پل ها ، بالابرها و..
۵. سایر انواع مانند ترس از بیماری ،ترس از خفه شدن

علت شناسی ترس مرضی

بسیاری از ترس های مرضی از راه یادگیری به وجود می آیند که عبارتند از:

۱. تجربه مستقیم :کودک در اثر تجربه مستقیم با محرک آزار دهنده شرطی می شود و سعی می کند از طریق اجتناب از آن، ترسش را کاهش دهد.
۲. سرمشق دهی: گاهی اوقات ترس با تقلید واکنش های دیگران آموخته می شود. در واقع به جای تجربه ناخوشایند یک موضوع یا موقعیت ترس آور، از طریق دیدن ترس افراد دیگر در یک موقعیت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به وجود می آید.
۳. آموزش کلامی: در بعضی مواقع ترس به دلیل هشدار دادن بیش از حد والدین در کودک ایجاد می شود.

البته این روش ها همیشه صادق نیستند در بعضی موارد یک خیالپردازی یا تصویر ذهنی یا فیلم ناخوشایند ممکن است عامل ایجاد کننده ترس باشد.
اما چرا برخی از کودکان پس از مواجهه با محرک آزار دهنده دچار ترس مرضی می شوند و برخی دیگر نمی شوند؟
پاسخ به این پرسش را باید در عوامل خطرسازی جستجو کرد که در برخی از کودکان وجود دارد :

الف :وراثت :مطالعات بر روی دو قلوها حاکی از توارث پذیری ۴۰-۲۰ درصدی در این زمینه است. همچنین پژوهشها نشان داده اند مبتلا بودن یکی از اعضای خانواده به ترس مرضی ، احتمال وجود این ترس را در اعضای دیگر افزایش می دهد.(کندلر و همکاران ،۲۰۰۱)
ب: بازداری رفتاری: برخی از نوزادان ویژگی بازداری رفتاری را از خود نشان می دهند که عبارت است از گرایش به مضطرب شدن و گریه کردن در هنگام مواجهه با اسباب بازی ها ، اشخاص و یا سایر محرک های تازه، این ویژگی شخصیتی که ممکن است ارثی باشد زمینه را برای پیدایش اختلالات اضطرابی و از جمله ترس مرضی آماده می کند.

روش های کمک به کودک مبتلا به ترس مرضی

۱. ترس مرضی متفاوت از ترس های دیگری است که کودکان در دوران رشد با آنها روبرو می شوند.
۲. برای تشخیص و درمان، کمک گرفتن از یک مشاور یا درمانگر می تواند در بهبود و یا کاهش علائم مرضی نقش مؤثری داشته باشد.
۳. از هرگونه تمسخر و سرزنش در این زمینه خودداری نمائید.
۴. از کوچک نمودن و بی ارزش تلقی کردن ترس کودک بپرهیزید.
۵. فزرندتان را تشویق کنید هر وقت که می خواهد درباره احساساتش با شما صحبت کند.
۶. فرزندتان را تشویق کنید از روش های مفیدی نظیر صحبت کردن درباره ترس، ترسیم آن ، نوشتن خاطرات روزانه و ارتباط و تعامل با کودکی که مبتلا به این ترس نیست استفاده کند.
۷. برای قرار دادن کودک در موقعیت ترس آور از اجبار و تهدید استفاده نکنید.
۸. مطمئن باشید که با مداخله ای به موقع، بیشتر کودکان مبتلا به ترس مرضی درمان خواهند شد.

روش های کاهش ترس مرضی

در حال حاضر روش های متعددی برای کاهش ترس در کودکان وجود دارد که به چند نمونه اشاره می شود:
حساسیت زدایی منظم، شیوه های کنترل وابستگی، شیوه های سرمشق دهی و مداخلات شناختی- رفتاری.

حساسیت زدایی منظم:

این روش که یکی از شیوه های مورد استفاده برای کاهش ترس در کودکان است بر مواجه کردن کودک با عامل ترس آور به صورت تدریجی تکیه دارد . در این روش ابتدا به کودک آموزش آرمیدگی داده می شود. سپس درمانگر به همراه کودک به تهیه سلسله مراتب اضطراب اقدام می نماید ، پس از آن مواجه کردن کودک با موقعیت ترس آور صورت می گیرد. این روش می تواند به صورت تصویرسازی ذهنی و یا مواجهه واقعی انجام گیرد.

کنترل وابستگی:

شایعترین شیوه های کنترل وابستگی در درمان ترس ها عبارتند از :
* تقویت مثبت: رویداد یا فعالیتی است که بلافاصله به دنبال یک رفتار می آید و منجر به افزایش عملکرد آن رفتار می شود . در این جا، تقویت کننده، بر حسب اثرش در رفتار نزدیک شدن کودک به محرک های ترس آور تعریف می شود.
* شکل دهی: برخی از کودکان در نزدیک شدن به محرک های ترس آور با مشکل مواجه هستند؛ در این گونه موارد ، کودکان پاسخی به تقویت مثبت نمی دهند. در چنین مواردی درمانگر از روش شکل دهی استفاده می کند که در آن رفتار مطلوب در مراحل متوالی به کودک آموخته می شود، و در هر مرحله ، به تدریج به رفتار هدف نزدیک می شود.
* خاموش سازی :بروز برخی از ترس ها در بعضی از کودکان به علت تقویت شدن آنها برای انجام این گونه رفتارهاست. بنابراین با حذف تقویت می توان این رفتارها را کاهش داد. مثلاً یکی از شایعترین پیامدهای تقویت کننده رفتار ترس در کودک توجه والدین به وی است که با خاموش سازی آن می توان، ترس را از بین برد.
* سرمشق دهی: به تغییر رفتاری که از مشاهده شخص دیگری حاصل می شود، سرمشق دهی می گویند . سرمشق دهی به دو صورت زنده و نمادی صورت می گیرد.
سرمشق دهی زنده شامل نمایش واقعی رفتار نزدیک شدن سرمشق ، به موقعیت ترس آور است مثلاً کودکی که از سگ می ترسد، سرمشق همسال خود را می بیند که به یک سگ دست می زند. “سرمشق” از طریق فیلم ، ویدئو و یا تصاویر .
مدل دیگر سرمشق دهی نمادی ، بر خواندن داستان های مربوط به ترسهای خاص کودکان اشاره دارد مثلاً خواندن شعر یا داستانی درباره کودکی که می خواهد آمپول بزند.

مداخلات شناختی و رفتاری :

نقش شناخت و فرآیندهای شناختی مختل در رشد ترس ها و اضطراب های مربوط به آنها در کودکان به خوبی ثابت شده است. (بک ۱۹۷۶).
در سال های اخیر بر این نقش در روش های درمانی مربوط به کاهش ترس، به نام درمان شناختی -رفتاری تأکید شده است.
رویکردهای شناختی – رفتاری تکنیک های مختلفی را در بر می گیرد که علیرغم تفاوت های ظاهری ، در مواردی نیز وجه اشتراک دارند:

* طراحی تجارب جدید یادگیری برای اصلاح شناخت و رفتارهای مختل توسط درمانگر
* استفاده از قدرت تفکر کودک
* بالا بردن انگیزه درونی کودک برای تغییر رفتار و احساس مسئولیت جهت ایجاد تغییرات رفتاری.
* کسب آگاهی نسبت به عادات و سبک های فکری نامناسب.
* ایجاد احساس خودکفایی در کودک
* نقش باورها و افکار کودک در احساسات و رفتار او.
*گر چه شیوه های متعددی برای درمان ترس مرضی وجود دارد، این درمانگر است که با توجه به دیدگاه های فکری و حرفه ای خود و شناخت کودک دچار اختلال و

موقعیت وی، تصمیم می گیرد از کدام روش برای کدام گروه سنی و یا کدام نوع ترس استفاده نماید. آیا از یک روش به تنهایی استفاده نماید یا تلفیقی از روشهای مختلف؟ و در نهایت شرایط محیطی را بررسی کند که در آن شرایط درمانها مؤثر واقع شوند.
منبع:نشریه کودک، شماره ۶۲.

نویسنده: فاطمه جمشیدی 

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده + 4 =