هرگز تواناییها و ناتوانیهای کودکی را با کودک دیگر مقایسه نکنید، زیرا که مجموعهی عواملی که موجب شکلگیری رفتار یک کودک میشود با کودک دیگر متفاوت است. شایسته است تأکید شود که منظور از مجموعهی عوامل، عواملی است که از بدو انعقاد نطفه تا زمان حیات کودک در فرآیند رشد و تحول او در ابعاد گوناگون دخالت داشته یا دارند. این اصل از اهمیت خاصی برخوردار است و همواره به مادران و پدران توصیه میشود که حتی کودک را با خواهر یا برادر، پسرخاله، پسرعمه، دخترخاله، دخترعمه یا دوستانش مقایسه کنید. کودک از غرور خاصی برخوردار است و نزد همسالان و کودکان دیگر از آبرو و احترام ویژهای برخوردار است، لذا وقتی شما کودکی را با کودک دیگر مقایسه میکنید (به طور معمول مقایسه براساس ناتواناییها صورت میگیرد) درواقع غرور او را میشکنید، به او بیاحترامی میکنید، تواناییهای او را نادیده می گیرید، و ناتواناییهای او را به منظور تحقیر و سرزنش او مطرح میکنید و به رخ او میکشید. به طور مشخص گاهیاوقات والدین زمان خودشان را با زمان فرزندشان مقایسه میکنند و اظهار میدارند: وقتی من بچه بودم، هرگز این کار را نمی کردم! یا زمانیکه من در سن شما بودم، همیشه اینطور عمل میکردم! بدیهی است ما اجازه نداریم خود و زمان خود را با فرزند و زمان او مقایسه کنیم.
به دیگر سخن، مقایسه کردن کودک یعنی نادیده گرفتن اصل تفاوتهای فردی، یعنی خجالت دادن کودک و تحقیر کردن او. بنابراین توصیه میشود درصورته لزوم کودک را با خودش مقایسه کنید. این مقایسه باید براساس تواناییهای کودک در فضایی صمیمانه و محرمانه صورت گیرد و بدانید که علیرغم وجود شباهتها میان کودکان، اما هیچ کودکی به طور مطلق شبیه کودک نیست. اصولاً چرا کودکی را با کودک دیگر مقایسه میکنید؟ هدف شما چیست؟ میخواهید به چه نتیجهای برسید؟
بنابراین:
هر کودکی را با کودک دیگر مقایسه نکنید، بلکه با خودش و وضعیت قبلی و کنونی او مقایسه کنید.
اصل تشویق و تأئید کردن:
در روانشناسی اگر هر رفتار مطلوبی با یک نتیجه یا پیامد خوشایندی توأم شود یا هر رفتاری به دنبالش یک پاداش داده شود، میگویند آن رفتار تقویت مثبت شده است که نتیجهی آن تقویت و استمرار آن رفتار است. لذا باتوجه به این حقیقت که انسان موجودی تشویقطلب و تنبیهگریز است و هر انسانی ارزش تشویق، تأیید، محبت و احسان و پاداش را درک میکند، بیشک استفاده از تشویق و محبت، بهترین راه ایجاد، استمرار، تقویت، و توسعهی رفتارهای مطلوب است. بدیهی است استفاده از روشهای نامطلوب برای رسیدن به رفتارهای مطلوب امکان ندارد. بنابراین استفاده از تنبیه بدنی، سرزنش کردن، خجالت دادن، نفرین کردن، دشنام دادن و نظایر آن به اصلاح رفتار کودک یا نوجوان شما کمک نمیکنند. درمقابل توجه به رفتارهای مطلوب کودک یا نوجوان به استمرار و تقویت آنها کمک میکند، همانطور که توجه به رفتارهای نامطلوب موجب استحکام آنها میشود. یک رفتار مطلوب باید تکرار شود تا به صورت عادت مطلوب درآید.
گاهیاوقات کودک رفتاری را به طور تصادفی انجام میدهد و بعد منتظر میماند تا عکسالعمل شما را ببیند. اگر شما با رفتارهای کودک مسؤولانه برخورد کرده و رفتار درست او را تأئید کنید، کودک یاد میگیرد که چه رفتارهایی را تکرار کند و ادامه دهد. درمقابل اگر شما رفتارهای نادرست او را مورد توجه قرار دهید، موجبات بدآموزی او را فراهم کردهاید. طبق نظر روانشناسان تربیتی هر رفتاری مورد توجه، اعتناء و تشویق قرار گیرد (تبسم کردن، سر را به علامت تأیید تکان دادن، سکوت کردن، با دست روی شانهی کودک زدن و نظایر آن) آن رفتار تقویت و تکرار میشود. لذا باید تقویتکنندهها را متناسب با سن، جنس و موقعیت بکار برد.
سعی کنید رفتارهای مطلوب کودک را نزد دیگران به ویژه دوستان کودک و کسانی که مورد احترام کودک هستند متذکر شوید و تشویق کنید. درمقابل رفتارهای نامطلوب را در خلوت، محرمانه و صمیمانه یادآور شوید و علّت بروز اینگونه رفتارها را جویا شوید، تا به تدریج در کودک رشد فکری به وجود آید و خود بتواند به تحلیل و علّتیابی رفتارهایش بپردازد. زمانیکه رفتارهای مطلوب کودک را تشویق میکنید به او کمک کردهاید تا با خودسنجی و خود ارزیابی، احساس خودارزشمندی کند و به خود و نفسش اعتماد پیدا کند. به فرزندتان بگویید که چه رفتارهایی شما را خوشحال میکند و از او چه انتظارهایی دارید. برای مثال وقتی میهمان آمد، شما رفتار خوبی داشتید، وقتی من با تلفن صحبت میکردم، شما به آرامی بازی میکردید. در روانشناسی، از روشهای تشویق کردن به عنوان روشهای تقویتکننده، یاد میشود.
این روشها هرکدام میتواند اثر تشویقی داشته باشد. دادن مسؤولیت، پاسخ دادن به تلفن، تلفن کردن، اضافه کردن زمان بازی، مشاهدهی فیلم مورد علاقه، پارک رفتن، میهمانی رفتن و… گاهیاوقات با ارائهی تقویتکنندههای کلامی میتوان کودک راتشویق کرد و مورد تأئید قرار داد، مانند: آفرین، خیلیخوب، کاری که کردی مرا خوشحال کرد، تو موجب افتخار من هستی، من از این کارت راضی هستم، کارت بهتر شده است و شما داری پیشرفت میکنی. همواره باید به کودک کمک کرد تا ارتباط میان دریافت پاداش و رفتارش را بفهمد و بداند، نابرده رنجگنج میسر نمیشود.
به طور کلّی هدف تعلیم و تربیت ایجاد، افزایش و گسترش رفتارهای مطلوب و کاهش دادن و ازبین بردن رفتارهای نامطلوب است و این مهم محقق نمیشود مگر ازطریق بکاربردن تقویتکنندهها به طریق درست و مناسب.
البته فراهم کردن شرایطی که کودک به خود تشویقی بپردازد از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین:
تشویق، تأئید و تحسین رفتارهای مطلوب کودک یا نوجوان و تقویت نقاط قوت او، مهمترین روش برقراری ارتباط با کودک یا نوجوان است.
منبع:مجله ۷ روز زندگی شماره ۷۸
نویسنده: دکتر احمد بهپژوه، دانشیار دانشگاه تهران