آسیب روانی بسیار خطرناک برای کودک

می دانیم در ۱۲ یا ۱۴ ماه اول زندگی زمینه ها و جنبه های جسمی و جنسی کودک در منطقه لب و دهان و استفاده از آن است، لذا موضوع استفاده به اندازه یا به کار گرفتن ان سبب خواهد شد که فرزند ما انرژی روانی مرتبط با زمینه های احساسی ، عاطفی و، هیجانی و جنسی خودشو به راه درستش بیاندازد. در بیشتر کودکان بعد از ۱۴ ماهگی میل جنسی توجه و تاکید خودش رو بر روی عمل دفع کودک می گذارد و کودک به موضوع ادرار و مدفوع خودش توجه بیش از حد می کند، تا آنجا که برخی اوقات در برخی بچه ها دل مشغولی و گرفتاری آنها با مدفوعشان مساله اساسی زندگیشان میشود و والدین را در شرایط نامناسبی قرار می دهد. مهم این است که به فرزندمان اجازه بدهیم که موضوع عمل دفع و مدفوع خودش را بسیار عادی، طبیعی و ساده و سالم ببیند. یعنی در وقت تعویض و یا شستشوی او با روی باز و خوش این کار را انجام بدهیم و به هیچ وجه درباره چگونگی مدفوع و بوی آن صحبتی نکنیم. احتمالا اگر در محل یا زمان نامناسبی است اعتراضی نکنیم. به فرزندمان اجازه بدهیم که اگر خواست بعد از ۱ سالگی به دستشویی ما بیاید و به هیچ وجه در ۱ تا دو و نیم سالگی کاری به کار او که در آن اطراف باشد نداشته باشیم و اگر پرسشی مطرح کرد به سادگی و مهربانی به او پاسخ دهیم، لذا برخورد ما بسیار عادی باشد تا او درباره این عمل نه جنبه منفی و بدی در ذهنش پدید بیاید و نه به خاطر تشویق و سخن گفتن ما احساس ویژه ای داشته باشد. 

الف : اگر پدر و مادر برخورد درستی در این زمینه نداشته باشند مثلا اونو به خاطر کارهایی در این زمینه سرزنش و یا تنبیه کنند و یا حرفی از پاک و نجس بودن بشود، این خطر وجود دارد که فرزند ما حالت خود دار به خودش بگیرد یعنی وقتی احساس میکند مدفوعی رو دارد اونو نگه دارد لذا بعد از چند دقیقه این مدفوع برمیگردد و ۲۴ ساعت بعد یا زمان دیگری خواهد آمد اما این بار به دلیل از دست دادن آب خودش یبوست رو موجب میشود. اگر این وضعیت ۲ یا ۳ روز تکرار بشود، کودک با درد و احساس ناراحتی همراه شده و گریه می کند و حتی ممکن است وحشتی کودک رو بگیره،زیرا این کودکانی که گرفتار این مشکل میشوند نه دقیقا می دانند به آنها چه میگذرد نه اون راحتی رو با پدر و مادر دارند و لذا این همه بار ، فشار و نگرانی و اضطراب سبب خواهد شد که اوضاع بد تر و بدتر بشود و حتی کار میتواند تا آنجا برسد که نه تنها چند روز که چند هفته عمل دفع رو انجام نداده و حتی احتیاج به عمل جراحی داشته باشد. 

ب-در برخی از فرهنگها نگاه ما به ادرار و مدفوع که جزعی از بدن ما بوده آنچنان بد و منفی است که بچه ها دیر یا زود آن رو به عنوان عیب و ایراد خود می گیرند و در همین مسیر است که احساس خشم و ترس و نگرانی از کثیف شدن و واکنش دیگران میکنندو کوشش می کنند تا جایی که میتوانند این کار را به تاخیر بیاندازند ، اما متاسفانه آسیبی که در این زمینه میبینند تنها به جهاز هاضمه ختم نمیشود بلکه زمینه روانی مساله بسیار خطرناک بوده تا آنجا که شاید باید گفت در بسیاری از افراد بزرگترین آسیبی که به آنها وارد شده و بیشترین اخلالی که از نظر روانی یا صفات بد انسانی پیدا میکنند در این دوران بوده است که برخی از آنها به این قرار است: 

۱- چنین بچه هایی در بزرگسالی بسیار حساس و شکننده خواهند بود یعنی کسانی اند که با کوچکترین ارتباط یا مخالفتی احساس بدی می کنند. 

۲- خسیس بودن خود دار بودن و نگاهدارنده بودن آسیب بعدی است ، یعنی کودکانی که نگه میدارند و رها نمیکنند ، اصولا فردی خواهد شد که از آنچه که دارد نمیخواهد خودش رو دور کند. این افراد برای خرج پولشان رنج بسیار میبرند، لذا شما در برخی خانه های این افراد لباس هایی را از گذشته های دور میبینید و کفش هایی که سالهای سال و حتی روزنامه هایی که شاید برای آینده بخوانند و از هر دور ریختنی احساس بدی میکنند و نکته بسیار مهم این است نه تنها در جهت مصرف پول و کالا بلکه درجهت ابراز محبت و عشقشان هم خساست به خرج میدهند، این افراد احتمالا فکر میکنند که اگر کسی را دوست دارند و یکبار به او گفتند کفایت میکند و آن را نوعی زبان بازی و حقه بازی میدانند، زیرا هر نوع ابراز احساس و بیانی و از خود چیزی بیرون انداختن رو به عنوان ضرر و خطر تلقی میکنند 

۳- به نظر میرسد که خشم و عصبانیت و نوعی سختگیری و پافشاری در زمینه های خاص ویژگی کسانی است که چنین آسیبی را دیدند این فراد با سخت گیری و تعصب با باورها و ایده های ثابت ، غیر قابل انعطاف معمولا با دیگران برخورد میکنند. 

۴- نوعی اهل جنگ و جدال بودن و نوعی کینه ورزی و حتی بد جنس بودن از آسیبهای دیگر این دوران است. این افراد کینه را برای سالهای سال نگه می دارند و از بدبختی و بیچارگی دیگران خوشحال میشوند و بویژه توجه و علاقه ای به آسیبهای دیگران دارند. 

۵- افرادی که چنین آسیبی میبینند در بزرگسالی بسیار لجباز، یکدنده و کله شق هستند. حرفی را که زدند ، حتی اگه متوجه بشوند که غلط و اشتباه بوده همچنان بر روی آن می مانند و به بهانه های مختلف آن را توجیح میکنند. 

۶- آسیب بعدی مخالفت و مقاومت آشکار است. همانند اینکه بگویند من آدم رکی هستم یا اینکه بگویند حرفم را رودر رو میزنم نه پشت سر کسی، که همه این حرفها نشانه گستاخی ، خشم و جنگ است، زیرا میدانیم هیچ انسانی قرار نیست نه پشت سر حرفی که به او مربوط نیست و شایسته گفتن نیست را بزند ، لذا این افراد با ادعای اینکه من حرفم را میزنم در حقیقت به حریم و حقوق شما آشکارا تجاوز میکنم، زیرا از جنگ و برخورد هراسی ندارند. 

۷- خطر دیگرتهدید کننده این افراد در جهت تمیز بودن و نظافت درونی خود است، ازقبیل اینکه حمامشان ساعتها طول بکشد یا زمان زیادی در دستشویی بمانند و لباس و ظروف را چند بار بشویند. البته این امکان هم وجود دارد که درست برعکس فرد بسیار کثیف بوده و هیچ وقت به نظافت خود توجه ننماید. 

۸- این افراد بسیار مرتب و منظم هستند و میگوییند همه چیز باید سر جای خودش باشد، مثلا پرونده آب و برق چند دلاری را سالهای سال نگه می دارند. 

۹- این آسیب آنها را به وسواس و اجبار می کشاند ، اجبار به این معنا که کارها را به صورت مشخص و معینی انجام بدهند و از روبرو شدن با پدیده های تازه پرهیز میکنند و از طریق تکرار به نوعی کنترل زندگی خودشون را دارند. 

۱۰- این افراد لغات مربوط به عمل دفع و ادرار را در مکالمات خودشون بسیار به کار می برند لذا وقتی اوضاع زندگیشان خراب شد ، این لغات را به زندگی و جهان مربوط میکنند و یا بالعکس گروهی می شوند که هرگز حاضر نیستند که درباره ادرار و مدفوع یا چیزی مربوط به آن حرفی بزنند و در این زمینه احساس شرم و خجالت بسیار دارند ، لذا آسیب کودکی به هر دو صورت افراط و تفریط خودشو می تواند نشان بدهد. 

۱۱- کسانی که گرفتار این مشکل شدند زمینه ای به جهت حالت شک و سوء ظن دارند یعنی کسانی که توهمات و تصوراتی که بد و منفی است را در جهت ارتباطات انسانی دارند، همچنین تصور اینکه قربانی اند ، مظلومند و همه مردم دنیا بر علیه آنها هستند. تصور اینکه هیچکس به آنها توجه و محبتی ندارد، از اینجا ناشی میشود که کودک میبیند عمل عادی و طبیعی دفع که هیچکس دیگه ای به جز او باهاش مشکلی ندارد گرفتارش شده و به خاطر آن باید تنبیه و سرزنش شود ، لذا احساس ترس و درد و وحشتی که دارد موجب میشود که نگاهی بسیار بد و منفی درباره دیگران پیدا کند. 

۱۲- این افراد درگیر جزییات میشوند تا از کلیات بگریزند و به نوعی از تکرار جزییات آرامش نسبی را برای خودشان مهیا کنند. 

۱۳- از هر نوع رابطه جنسی، عریان شدن و ارتباط فیزیکی پرهیز میکنندو یا درست برعکس با نشان دادن بدنشان به نوعی هم موجب تحریک جنس مخالف یا ناراحتی جنس موافق یا دیگران میشوند یعنی کسانی که لباس را به گونه ای بد میپوشند ، کسانی که به نوعی آرایش میکنند که توجهی را جلب کنند. 

۱۴- این آسیب سبب خواهد شد سیستم حسی و احساسی فرد کاملا بهم بریزد و فرد نگاهی کاملا غیر واقع بینانه و بد و منفی در ارتباطات خودش داشته باشه و معلوم است که در این موارد اغلب اوقات افراد باهوش به دامن نظام عقلی و منطقی خودشان میروند ، لذا حس و احساس را خاموش میکنند، کوشش میکننند معقول ، منطقی ، سنجیده و واقع بینانه مسایل را طرح کنند و تصورشان این است که آنچه اهمیت دارد واقعیت،عقل و منطق و جایی به جهت احساس ، عاطفه و هیجانات انسانی نیست و آستانه حس و احساسات خودشان را آنچنان میبندند که مطالب جزئی و کم اهمیت دیگه خاطر آنها را شاد و خوشحال نمیکند . اینها از یک میهمانی ، ارتباط ، جشن فارغ التحصیلی لذتی نمیبرند، به دنبال هدفهای بسیار بزرگ و غیر عادی هستند و معلوم است که این افراد در این زمینه غالب اوقات موفق میشوند و بویژه آن زمانی که شغل و کاری به توجه به جزییات و دقت و نظم و ترتیب وِیژه ای نیاز دارد میتواند موفق باشد بنابراین با گذاشتن تمام انرژی خودشان در این کار، زمینه ای فراهم میکنند که در کارشان برنده باشند و چون دریچه احساس را میبندند نه حال خوب نه بد نه غم و نه شادی به آنجا راهی ندارد. نه آنچنان محبتی را احساس میکنند نه در زمینه کلی نظر خاصی را درباره دیگران از نظر احساسی ، عاطفی و هیجانی دارند. 

۱۵- به دنبال کنترل دیگران و رسیدن به مرحله کمال هستند تا از طریق کمال پرستی و انجام دادن هر کاری به بهترین صورت ممکن هر صدایی را در جهت اعتراض خفه کنند. 

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × چهار =