شعر کودکانه عروسک

بابا برایم یک هدیه آورد
پیچیده آن را در کادویی زرد
عروسکِ من می لرزد از ترس
چشمان او هم بسوی جعبس
عروسکی نو در جعبه خواب است
عروسکِ من امّا بی تاب است
می بوسم او را با خنده و ناز
در گوشش آرام، می گویم این راز
در بینِ صدها صدها عروسک
دخترِ من اوست ، قشنگ و کوچک

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 2 =