شعر کودکانه گفتگوی دو دوست

اولی:
« تو این خیابون شلوغ
همه ش میاد صدای بوق
خیابون پر ماشینه
خطر هم در کمینه
پس من باید چکار کنم؟
از اینجا چطور فرار کنم؟»
دومی:
« گفتی تو این خیابون
ماشین میاد فراوون
ای آدم پیاده
باید باشی آماده
باید که احتیاط کنی
از خیابون گذر کنی
بر سر هر چهارراه
چراغ راهنمایی
با رنگهای قشنگش
می کنه راهنمایی
زرد که احتیاطه
قرمز واسه ماشین ها،
عبور واسه پیاده هاس
سبز واسه ماشین ها،
ایست واسه پیاده هاس
اما اگر چراغ نبود
چراغ راهنما نبود
نگاه بکن به سمت چپ
اگر ماشین نیومد
برو وسط خیابون
نگاه بکن به سمت راست
اگر ماشین نیومد
برو اونور خیابون.»
اولی:
«توی اتوبان چه کار کنم؟
از اونجا چطور فرار کنم؟»
دومی:
«توی اتوبان چه کار داری؟
چرا قصد فرار داری؟
اگر توی اتوبان بودی،
از یک پل هوایی
می تونی زودی بیایی
اگر که هشیار باشی
زرنگ و بیدار باشی
دچار مشکل نمی شی
جایی که خط کشی داره
برای تو امن تره
با دقت و احتیاط
عبور از خیابون
برای تو بی خطره.»

مهری طهماسبی دهکردی

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 + 6 =