می خوام بخوابم
خواب رنگی ببینم
تو رؤیاهام
باغ قشنگی ببینم
برم تو باغ
میون گل ها بشینم
یه دسته شو
برای مادر بچینم
دسته گلم رو
توی گلدون بذارم
برش دارم
برای مادر بیارم
وقتی مامان گل منو می بینه
میاد پیشم می شینه
به من میگه :عزیزکم،
بچه ی ناز ِ کوچکم
خودت گلی ،
شاخه ی یاس و سنبلی
دست گلت درد نکنه
برای من گل خریدی؟
منم میگم مامان جونم
مامان جون مهربونم
من گلارو تو باغ رؤیا دیدم
یه دسته شو به خاطر تو چیدم
مهری طهماسبی دهکردی