اختلال دوقطبی یا شیدایی – افسردگی، نوعی اختلال خلقی و یک بیماری روانی است. اختلال دو قطبی (که در گذشته جنون افسردگی نامیده میشد) سبب چرخههای افراطی در حالت، سطح انرژی، تفکر و رفتار فرد میشود. افراد مبتلا به این بیماری دچار تغییرات شدید خلق میشوند. اختلال دو قطبی به صورت معمول در آخر دورهی نوجوانی یا اوائل دورهی بزرگسالی تظاهر پیدا میکند. این بیماری انواع مختلفی دارد که مهمترین انواع آن اختلال دو قطبی نوع دو است. تفاوت این دو اختلال در وجود دورهی شیدایی است؛ در نوع یک، این حالت اتفاق میافتد ولی در نوع دو، فرم خفیفتری از آن که هیپومانیا یا نیمه شیدایی است، بروز میکند. شروع بیماری معمولاً با دورهای از افسردگی میباشد و پس از یک یا چند دوره از افسردگی، دوره شیدایی بارز میشود. در تعداد کمتری از بیماران شروع بیماری با دوره شیدایی یا نیمه-شیدایی است.
دورههای شیدایی از چند روز تا چند ماه به طول میانجامند و معمولاً شدت آنها باعث میشود که بیمار نیازمند درمان جدی به صورت بستری یا همراه با مراقبت زیاد باشد. با فروکش کردن علایم، به خصوص در اوایل سیر بیماری، معمولاً فرد به وضعیت قبل از بیماری خود برمیگردد و به همین دلیل بسیاری از بیماران یا خانوادههای آنان تصور میکنند بیماری کاملاً ریشه کن شده و دیگر نیازی به ادامه درمان وجود ندارد. بنابراین درمان خود را قطع میکنند. اما قطع زود هنگام درمان خطر برگشت بیماری را بسیار افزایش میدهد و باعث میشود که بیماری در فاصله چند ماه عود کند.
این اختلال را اولین بار ژول بایلارگر، دانشمند فرانسوی، در سال ۱۸۴۵ با عنوان «بیماری روانی دو وجهی» نامید. بعدها در قرن نوزدهم، روانپزشک آلمانی، امیل کرائپلین اصطلاح «جنون افسردگی» را ابداع کرد. حدود سال ۱۹۸۰، اصطلاح «اختلال دو قطبی» جای جنون افسردگی را گرفت، اصطلاحی که روانپزشکان برای توصیف این وضعیت از آن استفاده میکنند.
اختلال دو قطبی معمولاً به صورت حالاتی از جنون و افسردگی و همچنین ترکیب هم زمان این دو حالت مشخص میگردد. این بیماری اغلب برای اولین بار در دوران نوجوانی یا اوایل جوانی تشخیص داده میشود، با این وجود، بعضی افراد علائم بیماری را در دوران کودکی نشان میدهند.
اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان تشخیص قطعی و سادهای نیست. تشخیص آن معمولاً توسط پزشک سلامت روان انجام میشود که کودکان بسیار زیادی را ارزیابی و درمان کرده باشد. این امر مستلزم آن است که پزشک، تاریخچهی روانی و پزشکی آن را دریافته و ارزیابی کاملی انجام دهد.
بسیاری از والدین با کودکی که دارای تغییرات افراطی در حالت، انرژی، تفکر و رفتار است، درگیرند. ارزیابی دقیق نشان میدهد که بسیاری از این کودکان از اختلال روانی رنج میبرند. با این حال، تنها تعداد کمی از آنها دچار اختلال دو قطبی هستند.
در حالی که اطلاعات سازمان یافتهای از فراوانی این اختلال در میان کودکان در حال جمع آوری است، مطالعات اخیر توسط مؤسسهی ملی سلامت روانی نشان میدهد که بهطور کلی کودکان کمتر از بزرگسالان دچار این اختلال هستند. با این حال، این نرخ با بالا رفتن سن افزایش مییابد، بهطوری که به حدود یک درصد در بزرگسالی میرسد. در بزرگسالان، میزان افرادی که به اشکال دیگر این اختلال در طول زندگی دچارند، تقریباً ۴/۴ درصد میباشد یا معادل یک در بیست.
این بیماری بر تعداد قابل توجهی از کودکان و نوجوانان تأثیر میگذارد، اما بسیاری از تحقیقات در این زمینه میان بزرگسالان انجام شده است. در حالیکه تعداد کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال در حال افزایش است، تحقیقات برای اختلال دو قطبی در میان آنها محدود است. پژوهش جدید بر روی کودکان و نوجوانان در حال انجام است تا تشخیص زود هنگام، به پزشکان در شناسایی دقیق و صحیح این اختلال کمک کند و درمانهای لازم انجام شود.
یکی از حوزههای مهم این مطالعه، چگونگی تعریف و تشخیص اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان است. تعریف این اختلال در کودکان و نوجوانان تحقیقات بیشتری را در این حوزه در پی دارد. پزشکان در حال حاضر، این اختلال را، در کودکان با همان معیار(یا استانداردی) ارزیابی میکنند که برای بزرگسالان از آن استفاده میشود. با این وجود، بعضی روانپزشکان معتقدند که علائم این اختلال در میان کودکان و نوجوانان با علائم بزرگسالان برابری نمیکند. برای مثال، یکی از مطالعات اخیر نشان داد که بعضی کودکان مبتلا به این اختلال، علائم پایدار و به سرعت در حال تغییری را نسبت به بزرگسالان تجربه میکنند.
از آنجا که تعداد کمی از مطالعات، در مقیاس وسیع، برای علل، علائم و درمان اختلال دو قطبی وجود دارد تنها مقدار محدودی از دادهها برای تشخیص و درمان این بیماران در دسترس پزشکان قرار میگیرد.
همچنین به علت اختلاف نظر دربارهی تشخیص و درمان، روانپزشکان مجرب کودک و نوجوان همیشه بر چگونگی شناسایی و درمان مبتلایان، اتفاق نظر ندارند. به علاوه، تشخیص و درمان کودکان خردسال بسیار سختتر است. مطالعات در حال انجام است تا به پزشکان برای شناسایی بهتر این اختلال در جوانان یاری رساند.
تشخیص دقیق و صحیح، نیازمند درک اساسی از ماهیت بیماری، علل و علائم آن است. بدین منظور، راهنمای این دارو، رویکردی متعادل برای تشخیص و درمان اختلال دو قطبی دارد که بر اساس موازین سنتی برای بزرگسالان استفاده میشده است. همچنین، این راهنما علل و نشانههای شناخته شده و احتمالی این اختلال را ثبت میکند. این اطلاعات خصوصاً برای والدینی که کودکانشان مشکوک به داشتن این اختلال هستند، مهم است زیرا تحقیقات دربارهی اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان همچنان رو به پیشرفت میباشد.
امروزه کودکان و نوجوانان بیشتری، نسبت به گذشته، مبتلا به این اختلال هستند که دلیل این امر مشخص نیست. حتی طی دههی اخیر، تعداد مبتلایان، افزایش یافته، با این حال، میزان این اختلال در میان کودکان و نوجوانان هنوز کمتر از میزان این بیماری در بزرگسالان است.
هدف از این راهنما، اطلاع رسانی به والدین درباره ی نحوهی به دست آوردن ارزیابی کامل روانپزشکی برای کودکانشان و بیان توضیح مختصری از گزینههای درمانی مختلف است تا آنها بتوانند برای فرزندانشان تصمیمات آگاهانهای بگیرند.
این راهنما شرح مختصری از گزینههای درمانی رایج ارائه میدهد. برای مثال، ثابت شده است که درمان دارویی زمانی که با درمان روان – اجتماعی، از قبیل آموزش شیوهی زندگی، آموزش والدین و روان درمانی (گفتاردرمانی)، همراه باشد، مؤثرتر خواهد بود. از این رو، درمانهای روانی-اجتماعی نیز در این راهنما معرفی شدهاند.
صرف نظر از اینکه کودکتان دچار اختلال دو قطبی یا نوع دیگری از اختلالات خلق و خویی باشد، درمان امکانپذیر است. درمان روانی-اجتماعی میتواند به کودکان کمک کند که مدیریت نشانههای بیماری را یاد بگیرند و از وقوع مجدد آن جلوگیری کنند و اگر مناسب باشد داروها میتوانند برای تثبیت حالات و رفتارها سودمند باشند.
برای بسیاری از کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال، درمان میتواند علائم بیماری را کاهش دهد. تشخیص و درمان زود هنگام این اختلال برای کودکان و نوجوانان بهترین فرصت را برای رشد معمولی آنان فراهم میکند.
در بیشتر افراد بالغ این بیماری طولانی مدت است. تحقیقات نشان میدهد که این امر برای کودکان و نوجوانان نیز صدق میکند. از این رو، درمان مداوم، بهطور کلی، به شدت توصیه میشود.
اطلاعاتی دربارهی علائم، تشخیص و گزینههای درمان برای کودکان و نوجوانان مبتلا، که در راهنمای دارویی آمده، در درجهی اول بر مبنای راهنمای عملی ارزیابی و درمان کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دو قطبی آکادمی آمریکایی روانپزشکی کودک و نوجوان استوار است. راهنمای عملی، نشریهای است که برای متخصصان بهداشت روانی و پزشکانی نوشته میشود که در تصمیمات پزشکی به آنها یاری میرسانند.
تعریف اختلال دو قطبی
اختلال دو قطبی چیست؟
اختلال دو قطبی، اختلال مغزی است که باعث تغییرات شدید و غیر معمولی در روحیه، سطح انرژی، تفکر و رفتار میشود. برای مثال، مبتلایان به این بیماری، اغلب، حملاتی بسیار شدید، تحریک پذیری بسیار و افسردگی را تجربه میکنند. در حالیکه هر شخصی خلق و خوی بد و خوب دارد و میتواند عصبی شود، فراز و فرود بیدلیل و شدید افراد مبتلا میتواند غیر قابل پیش بینی، افراطی و ناتوان کننده باشد.
برای کسانی که دچار این اختلال هستند، این آشفتگیهای روحی یا «حملات» چهار حالت دارد : جنون یا شیدایی، افسردگی، حملات ترکیبی(زمانی که جنون و افسردگی همزمان رخ میدهد) و جنون خفیف (عمدتاً حالات عصبی).
اختلال دو قطبی در تمام گروههای سنی، جوان و پیر، رخ میدهد. تا چندی پیش، گمان میشد که اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان بسیار نادر است؛ اما در حقیقت شاید شایعتر از آنچه تصور میشد، باشد.
با این حال، همهی کودکانی که دچار بد اخلاقی شدید، دمدمی بودن فراوان و هیجانزدگی بیش از حد هستند، در این گروه قرار نمیگیرند. برای مبتلایان به این اختلال چرخهی خلق و خو طولانی مدت و شدید بوده و مانع عملکرد روزانهی آنان میشود.
انواع مختلف اختلال دو قطبی کدامند؟
سه نوع اختلال دو قطبی اولیه وجود دارد: اختلال دو قطبی نوع یک، نوع دو و اختلال دو قطبی N.O.S..
شکل قدیمی این بیماری، اختلال دو قطبی نوع یک نامیده میشود. این نوع اختلال از طریق حملات مکرر جنون و افسردگی شدید مشخص میشود.
افراد با جنون خفیف (عمدتاً حالات عصبی) که جایگزین افسردگی شدید میشود در گروه مبتلایان به اختلال دو قطبی نوع یک قرار میگیرند.
برخی از کودکان مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک و نوع دو، به وضوح، حملاتی از جنون و افسردگی دارند.در سایر کودکان، حالات متغیر و تحریک پذیریهای شدید با نشانههایی از دورههای کوتاه جنون وجود دارد .
سایر کودکان علائم اختلال نوع یک و دو را تنها برای یک یا دو روز از خود نشان میدهند. به دلیل اینکه علائم این کودکان آنقدر طول نمیکشد که به عنوان جزئی از اختلالات نوع یک و دو طبقه بندی شود، به آن اختلال دو قطبی نامشخص گفته میشود.
اختلال دو قطبی نوع یک، نوع دو و N.O.S. اختلالات طیفی نامیده میشوند. برای بیشتر افراد مبتلا به اختلال دو قطبی، دامنه (یا طیفی) از حالات روحی وجود دارد. برای مثال برای حملات جنون، شدت آن از تند مزاجی « فراز و فرودها» تا جنون روانی متغیّر است (فقدان ارتباط با واقعیت).
فردی که در یک دورهی ۱۲ ماهه ۴ بار یا بیشتر دچار این حملات شود به عنوان مبتلا به اختلال دو قطبی پر نوسان شناخته میشود.
شکی نیست که کودکان و نوجوانانی که در اخلاق و رفتارشان دچار مشکل هستند، نیاز به کمک دارند. بخشی از بحث پیرامون اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان از این امر ناشی میشود که آیا همهی کودکان با این نوع آشفتگیها دچار اختلال دو قطبی نوع یک یا دو میشوند و آیا درمان زودهنگام میتواند از اختلال دو قطبی در بزرگسالی جلوگیری کند؟
مطالعهی اخیر نشان داد که در اکثر کودکان مبتلا به اختلال دو قطبی، برخی نشانههای بیماری تا دورهی جوانی باقی میماند. سایر مطالعات نشان میدهند که ۶۰ در صد از افراد بالغ مبتلا به این اختلال، علائم اولیه را در دوران جوان یا قبل از آن نشان دادهاند.
علائم خلقی اختلال دو قطبی
جنون یا شیدایی: دورهی مجزایی از حالت بسیار عصبی غیرطبیعی و مداوم که ممکن است با انرژی، خوشبینی و عزت نفس مفرط همراه باشد.
افسردگی: نشانههای آن ممکن است شامل ناراحتی طولانی، علاقهی کم به انجام فعالیت، کاهش توانایی برای لذت بردن، چشم انداز مبهم از خویش و زندگی، کاهش انرژی و تغییرات در خواب و اشتها باشد.
جنون ترکیبی: به حالتی گفته میشود که نشانههای جنون و افسردگی همزمان رخ میدهند. این حالت، اغلب بر زنان و کودکان تأثیر میگذارد.
جنون خفیف: به حالت دائمی عصبانیت گفته میشود. فقدان نشانههای روانی و سطح بالاتر عملکرد، میان جنون خفیف و شیدایی تفاوت ایجاد میکند.
برای تشخیص اختلال دو قطبی، علائم خلقی باید بیش از حد باشد و با هیچ بیماری روانی یا پزشکی دیگری قابل توضیح نباشد.
مترجم: هدی اخیانی